×
We use cookies to ensure you get the best experience on our website. Ok, thanks Learn more

gegli

love story

ممنوع است

شراب خواستم?

گفت : ? ممنوع است ?

آغوش خواستم?

گفت : ? ممنوع است ?

بوسه خواستم?

گفت : ? ممنوع است ?

نگاه خواستم?

گفت: ? ممنوع است ?

نفس خواستم?

گفت : ? ممنوع است ?

? حالا از پس آن همه سال دیکتاتوری عاشقانه ،

با یک بطری پر از گلاب ،

آمده بر سر خاکم و به آغوش می کشد

با هر چه بوسه ،

سنگ سرد مزارم را

و ?

چه ناسزاوار

عکسی را که بر مزارم به یادگار مانده ،

نگاه می کند و در حسرت نفس های از دست رفته ،

به آرامی اشک می ریزد ?

تمام تمنای من اما

سر برآوردن از این گور است

تا بگویم هنوز بیدارم?

سر از این عشق بر نمی دارم ?

یکشنبه 21 بهمن 1391 - 3:20:56 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم
آمار وبلاگ

18910 بازدید

20 بازدید امروز

24 بازدید دیروز

116 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements